بابای عجیب - به جای اینکه بیدمشک شکلاتی با پسرش تقسیم کند و به او اعتماد به نفس بدهد تا با زیبایی های پوست تیره برخورد کند - مثل یک دیوانه سر او فریاد می زند. اینطور نیست که بیدمشک از خانه به جایی برود. او فقط از دو منبع شیر می خورد. )
صباش| 37 چند روز قبل
آن مرد بیش از حد نوشیدنی داشت و خانه دار از آن سوء استفاده کرد. او را بست و مجبورش کرد بیدمشکش را لیس بزند. اما بچه به او برگشت. تمام او را لعنت کرد و تقدیر خود را روی او ریخت.
بابای عجیب - به جای اینکه بیدمشک شکلاتی با پسرش تقسیم کند و به او اعتماد به نفس بدهد تا با زیبایی های پوست تیره برخورد کند - مثل یک دیوانه سر او فریاد می زند. اینطور نیست که بیدمشک از خانه به جایی برود. او فقط از دو منبع شیر می خورد. )
آن مرد بیش از حد نوشیدنی داشت و خانه دار از آن سوء استفاده کرد. او را بست و مجبورش کرد بیدمشکش را لیس بزند. اما بچه به او برگشت. تمام او را لعنت کرد و تقدیر خود را روی او ریخت.